نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





ای عشق



ای عشق، شكسته ایم، مشكن ما را

اینگونه به خاك ره میفكن ما را

ما در تو به چشم دوستی می بینیم

ای دوست مبین به چشم دشمن ما را 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:50 | |







شیرنوفرهاد

گفتم : تو ش‍‍‍‍ـیرین منی. گفتی : تو فرهـادی مگر؟

گفتم : خرابت می شـوم. گفتی : تو آبـادی مگـر؟

گفتم : ندادی دل به من. گفتی : تو جان دادی مگر؟

گفتم : ز کـویت مـی روم. گفتی :تو آزادی مگـر؟

گفتم : فراموشم مکن. گفتی : تو در یادی مگر؟ 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:49 | |







کاش عاشقی بامی میگرفت

كاش امشب عاشقی هم پا می گرفت

تشنگی هم طعم دریا می گرفت

كاش امشب كوچه های منتظر

یك سلام گرم از ما می گرفت

این سكوت تلخ . دنیای من است

كاش دستت . دست دنیا میگرفت

آسمان ابری ترین اندوه را

از دل سنگین شبها می گرفت

پنجره دلتنگ چشمی آشناست

كاش می شد عاشقی پا می گرفت 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:47 | |







دلم باتوبود

دلم با تو بود


تو ولی سرد شدی


آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم


و تو به من تهمت سرد شدن زدی ! 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:22 | |







عاطفه وخشم

من خالي ازعاطفه وخشم خالي ازخويشي وغربت

گيج ومبهوت بين بودن ونبودن عشق آخرين همسفرمن

مثل تومن ورهاكرد حالادستام موند وتنهايي من

اي دريغ ازمن كه بيخودمثل توهنوزم دادا ميزني توآينه ي من

اي دريغ ازتوكه مثل توهنوزم دادميزني توآينه ي من

ماگريمون هيچ خندمون هيچ باخته وبرندمون هيچ

تنهاآغوش تو مونده غيرازاون هيچ

اي ،اي مثل من تك وتنها

دستاموبگيركه عمررفت

همه چي تويي زمين وآسمون هي 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:21 | |







کاش...شاید..

زندگي


چون قفسي است


قفسي تنگ


پر از تنهايي


و چه خوب است


لحظه غفلت آن زندانبان


بعد از آن هم


پرواز... 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:19 | |







زندگی2

زندگي


چون قفسي است


قفسي تنگ


پر از تنهايي


و چه خوب است


لحظه غفلت آن زندانبان


بعد از آن هم


پرواز... 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:2 | |







قاب عکست

دیگه این دل من طاقت دوری نداره چشمام از گریه شب سوی نداره گفتی از پیشم برو دیگه نگام نکن گفتی منو نمیخوای برو دیگه صدام نکن قاب عکست عشقم رو دیوار قلبمه عطراتنت برای این دلم مرهمه غرورموشکستی منوزیر پا گذاشتی قلبم میگه که هستی چشام میگن که نیستی چقدرساده بودم که من عاشقت بودم چقدر ساده ازمنوعشقم گذشتی قاب عکست رودیوارقلبمه منوباخاطرات تو تنها گذاشتی  


[+] نوشته شده توسط داوود در 18:49 | |







گرفته ام


دِلـَـــــمــ ؛

گـ ـاهے ميــگيـــ ـرَد !

گـ ـاهے ميــ ـسوزَد !

و حَتے گــ ـاهے ،

گــ ـاهے نـَ ـه _خِيــلے وَقتـــ هـ ـا_

ميـــ ـشِکَند !

امــ ـا هَنـــــ ـوز مے تَپـــَـ ـد ... 


[+] نوشته شده توسط داوود در 17:18 | |







گاهی اوقات

گاهی دست " خـــودم " را می گیرم می برم هوا خوری


" یــاد " تو هم که همه جا با من است


" تنــهایــی " هم که پا به پایم میدود


میبینی؟


وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است. 


[+] نوشته شده توسط داوود در 17:16 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد