نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





نمیدونم


از شـــوق و بی تابیـش برای دیدار
از حس کودکانه اش برای آغــــــــوش
از خجالتش برای بوسـه گرفتن
زن بـی دلیل بهانه نمیگیرد
شاید بهانه ی دستانِ گرمـت را دارد
که دستانش را بگیری …..!
.
Last message received on 06/22 at 12:59 ق.ظ


[+] نوشته شده توسط داوود در 1:52 | |







هی باتوم

دفتر عشـــق که بسته شـد
دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــدون
به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــدم
اونیکه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــود
بد جوری تو کارتو مونــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــد
برای فاتحه بهـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــت
حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــد
تــــموم وســـعت دلـــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــد زدم
غــرور لعنتی میگفـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــت
بازی عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــدم
از تــــو گــــله نمیکنــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــم
از دســـت قــــلبم شاکیـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــودم
چــــــــراغ ره تـاریکـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــی م
دوسـت ندارم چشمای مــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــه
چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلـــــــــــــــــــــــ ـرزه
بزن تیر خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون که عاشقــــت بود
بشنواین التماس رو
ــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــ
ـــــــــــا


[+] نوشته شده توسط داوود در 15:27 | |







هنوزم عاشقتم

من هنوز عاشقتم!


آنقدر که


میتوانم هر شب


بدون اینکه خوابم ببرد


از اول تا آخر بی وفایی هایت را


بشـــــــــــــــمارم


و دست آخر


باز همه را


فراموش کنم...!


[+] نوشته شده توسط داوود در 15:26 | |







خدایا!

خدایا ...


من دلم را صابون زدم به عشق او ، چرا چشمانم می سوزند؟.......


[+] نوشته شده توسط داوود در 15:12 | |







یه دنیا دلم گرفته

ازوقتی رفتی غموغصه بوده باهام چندوقتی میشه منو نمیکشه پاهام خواهان توهم کسی دیگیم بودش که اومدبه مرورربودش تودلت کسی جا داشت +برمن من بودم واست +برغم من دیگه غرغم تو تنهایم دیگه ازاین جاتا ته دنیا تنها میرم چوب خطام پرشده جانداره دفترمن یعنی تونمیای نمیادروزای قبل باهمه میبینمت بجزخودم بگوتقصیرمن چیه که عاشق توم دل میسوزوندی میگفتی بیماری قرص خوردی میدونم بیداری بیرونی بااونی دیگه داری به اون حس  خدانفرینش میکنم نفرینم بگیره الهی روز خوش نبینه اون که میخواست منو اینجوری ببینه

وعده ما دیگه روز قیامت این روزای اخرم فقط سیامست

من که رفتنیم ولی خداهست میده جوابتویه روزهرزه پست

وقت رفتنم ندارم گلایه ای سرخاک من نمیادصدای گریه ای

میدونی چراچون همه طردم کردن سرتویکی همه منوترکم کردن


[+] نوشته شده توسط داوود در 17:42 | |







میرم ولی نمیدونم بااین دلم چیکارکنم؟

http://up.vatandownload.com/images/dvf1bogzxcnvciryxh1.jpg
این روزها زیادی ساکت شده ام ،

نمی دانم چرا حرفهایم، به جای گلو


از چشمهایم بیرون می آیند…!



*****
عشق تو
شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد ! زیبا بود امّا شوخی بود !

حالا تو بی تقصیری ! خدای تو هم بی تقصیر است !


من تاوان اشتباه خود را پس میدهم . . .!


تمام این تنهایی تاوان « جدّی گرفتن آن شوخی » است…
*****

دستم نمک نداشت هی میشکستیش


دلم چی؟؟؟


بهونت واسه شکوندن‌های پشت سرهم چی بود؟


[+] نوشته شده توسط داوود در 17:38 | |







...><...

بودیموکسی پاس نمیداشت که هستیم باشدکه نباشیم وبدانندکه بودیم 

             


[+] نوشته شده توسط داوود در 17:30 | |







امروز؟؟؟امروز/؟/؟؟؟

راستش دوستان امروزتولدمه كسي بهم نگفته تولدت مبارك ازيادهمه رفتم اينه شكست زندگي كسي بفكرم نيست ولش اعصاب ندارم خداحافظ همه


[+] نوشته شده توسط داوود در 10:40 | |







اینویکی ازدوستان گذاشته که منم اونوتوی وبلاگم گذاشتم

آن که ویران شده از یار مرا می فهمد...







آن که تنها شده بسیار مرا می فهمد...







چه بگویم...که چنان در خود ریخته ام...







که فقط ریزش دیوار مرا می فهمد...! 


[+] نوشته شده توسط داوود در 11:30 | |







عشق زندگی

زندگی عشق است عشق افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست عشق آن نیست که کنارش باشی عشق آن است که به یادش باشی 


[+] نوشته شده توسط داوود در 11:8 | |







بی وفای

زیبا ترین گل با اولین باد پاییزی پرپر شد . با وفا ترین دوست به مرور زمان بی وفا شد .

این پرپر شد ن از گل نیست از طبیعت است و این بی وفایی از دوست نیست از روزگار است 


[+] نوشته شده توسط داوود در 11:7 | |







فریادوجود

زدم فریادخدایا این چه رسمیست.

رفیقان را جدا کردن هنر نیست.

رفیقان قلب انسانند خدایا.

بدون قلب چگونه می توان زیست. 


[+] نوشته شده توسط داوود در 11:6 | |







عاشق!!!

عاشق یک بار به دنیا میاد اما سه بار میمیره ، وقتی یارشو با کسی می بینه ، وقتی بفهمه اون دوستش نداره ، وقتی بفهمه هیچ وقت به اون نمیرسه . 


[+] نوشته شده توسط داوود در 12:55 | |







کاش عاشقی پا میگرفت

كاش امشب عاشقی هم پا می گرفت

تشنگی هم طعم دریا می گرفت

كاش امشب كوچه های منتظر

یك سلام گرم از ما می گرفت

این سكوت تلخ . دنیای من است

كاش دستت . دست دنیا میگرفت

آسمان ابری ترین اندوه را

از دل سنگین شبها می گرفت

پنجره دلتنگ چشمی آشناست

كاش می شد عاشقی پا می گرفت 


[+] نوشته شده توسط داوود در 12:52 | |







ان شب

آن شب ...

كه مـــاه عاشـــقــانه هـــايمـان را ...

تماشا مي كرد ...

آن شب كه شب پره ها ..

عاشــقـــانه تر ..


نــــور را مي جســـتند ...!


و اتاقم ..


سرشار از عطر بوسه و ترانه بود... !

دانستم..


تـــــو پـــژواك تمــــام عـــاشــقـانه هاي تاريخي...! 


[+] نوشته شده توسط داوود در 8:58 | |







نگاه ساده

اگه کسی توچشات نگاه کردوقلبت لرزیدعجله نکن.چون ممکنه یه روزکاری باقلبت بکنه که چشات بلرزن... 


[+] نوشته شده توسط داوود در 13:14 | |







کهنه فروش محلمون

کهنه فروش کوچمون دادمیزد کهنه میخریم وسایل پاره پوره میخریم.بی ختیار فریادزدم قلب شکستم میخری؟گفت که اگه ارزشی داشت کسی اونو نمیشکست/ 


[+] نوشته شده توسط داوود در 13:5 | |







شوق دیدار

بـــه شـــوق ِ دیــــدارت ..

چـــه آب و جـــارویی راه انـــداخــتــه انـــد !

چــشـــمـــهـــا و مــــژه هــــایـــم ... 


[+] نوشته شده توسط داوود در 12:55 | |







کاش می شد

کاش می شد که دیگر نباشم...

امشب، هیمنجا، درست در همین لحظه تمام می شدم.

خودم،

خاطره هایم،

دل های آزرده...

همه با هم. 


[+] نوشته شده توسط داوود در 12:45 | |







بوسه عشق

کاش میشد بوسه ها را قاب کرد مثل نامه سوی هم پرتاب کرد

کاش میشد عشق را تقسیم کرد مثل یک شاخه ی گل تقدیم کرد 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:51 | |







ای عشق



ای عشق، شكسته ایم، مشكن ما را

اینگونه به خاك ره میفكن ما را

ما در تو به چشم دوستی می بینیم

ای دوست مبین به چشم دشمن ما را 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:50 | |







شیرنوفرهاد

گفتم : تو ش‍‍‍‍ـیرین منی. گفتی : تو فرهـادی مگر؟

گفتم : خرابت می شـوم. گفتی : تو آبـادی مگـر؟

گفتم : ندادی دل به من. گفتی : تو جان دادی مگر؟

گفتم : ز کـویت مـی روم. گفتی :تو آزادی مگـر؟

گفتم : فراموشم مکن. گفتی : تو در یادی مگر؟ 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:49 | |







کاش عاشقی بامی میگرفت

كاش امشب عاشقی هم پا می گرفت

تشنگی هم طعم دریا می گرفت

كاش امشب كوچه های منتظر

یك سلام گرم از ما می گرفت

این سكوت تلخ . دنیای من است

كاش دستت . دست دنیا میگرفت

آسمان ابری ترین اندوه را

از دل سنگین شبها می گرفت

پنجره دلتنگ چشمی آشناست

كاش می شد عاشقی پا می گرفت 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:47 | |







دلم باتوبود

دلم با تو بود


تو ولی سرد شدی


آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم


و تو به من تهمت سرد شدن زدی ! 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:22 | |







عاطفه وخشم

من خالي ازعاطفه وخشم خالي ازخويشي وغربت

گيج ومبهوت بين بودن ونبودن عشق آخرين همسفرمن

مثل تومن ورهاكرد حالادستام موند وتنهايي من

اي دريغ ازمن كه بيخودمثل توهنوزم دادا ميزني توآينه ي من

اي دريغ ازتوكه مثل توهنوزم دادميزني توآينه ي من

ماگريمون هيچ خندمون هيچ باخته وبرندمون هيچ

تنهاآغوش تو مونده غيرازاون هيچ

اي ،اي مثل من تك وتنها

دستاموبگيركه عمررفت

همه چي تويي زمين وآسمون هي 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:21 | |







کاش...شاید..

زندگي


چون قفسي است


قفسي تنگ


پر از تنهايي


و چه خوب است


لحظه غفلت آن زندانبان


بعد از آن هم


پرواز... 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:19 | |







زندگی2

زندگي


چون قفسي است


قفسي تنگ


پر از تنهايي


و چه خوب است


لحظه غفلت آن زندانبان


بعد از آن هم


پرواز... 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:2 | |







قاب عکست

دیگه این دل من طاقت دوری نداره چشمام از گریه شب سوی نداره گفتی از پیشم برو دیگه نگام نکن گفتی منو نمیخوای برو دیگه صدام نکن قاب عکست عشقم رو دیوار قلبمه عطراتنت برای این دلم مرهمه غرورموشکستی منوزیر پا گذاشتی قلبم میگه که هستی چشام میگن که نیستی چقدرساده بودم که من عاشقت بودم چقدر ساده ازمنوعشقم گذشتی قاب عکست رودیوارقلبمه منوباخاطرات تو تنها گذاشتی  


[+] نوشته شده توسط داوود در 18:49 | |







گرفته ام


دِلـَـــــمــ ؛

گـ ـاهے ميــگيـــ ـرَد !

گـ ـاهے ميــ ـسوزَد !

و حَتے گــ ـاهے ،

گــ ـاهے نـَ ـه _خِيــلے وَقتـــ هـ ـا_

ميـــ ـشِکَند !

امــ ـا هَنـــــ ـوز مے تَپـــَـ ـد ... 


[+] نوشته شده توسط داوود در 17:18 | |







گاهی اوقات

گاهی دست " خـــودم " را می گیرم می برم هوا خوری


" یــاد " تو هم که همه جا با من است


" تنــهایــی " هم که پا به پایم میدود


میبینی؟


وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است. 


[+] نوشته شده توسط داوود در 17:16 | |







عمرم

می خواهم عمرم را
با دست های مهربان تو اندازه بگیرم
برگرد!
باور کن
تقصیر من نبود
من فقط می خواستم
یک دل سیر برای تنهایی هایت گریه کنم
نمی دانستم گریه را دوست نداری
حالا هم هروقت بیایی
عزیز لحظه های تنهایی منی
اگر بیایی
من دلتنگی هایم را بهانه می کنم
تو هم دوری کسانی که دور نیستند
در راهند
رفته اند برای تاریکی هایت
یک اسمان خورشید بیاورند
یادت باشد
من اینجا
کنار همین رویاهای زودگذر
به انتظار امدن تو
خط های سفید جاده را می شمارم 


[+] نوشته شده توسط داوود در 17:9 | |







رویا

خوابیده بودم
کابوس می دیدم
از خواب بلند شدم تا به آغوشت پناه ببرم...
افسوس ...
یادم رفته بود که از نبودت به خواب پناه برده بودم...! 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:57 | |







عاشقققتمممم

دلهــــــــ❤ــــره دارم نکنه از من جـــــ❤ـــــــــــــدا شی

کاش نیاد روزی ب فکـــــــــ❤ـــــــر من نباشی

دلواپس تــــ❤ـــــ میشم تا دور میشی از خونه

کی جز تو معنای این احساس رو نمیدونه

دارم از عشقتــــــــــــ❤ـــــــــــ

دیووونه میشم

بگو همیشه میمونی پیشم 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:56 | |







دلم

براي دلم

گاهي مادري مهربان ميشوم

دست نوازش برسرش ميكشم

ميگويم ...

غصه نخور،ميگذرد ...

براي دلم

گاهي پدر ميشوم

خشمگين ميگويم ...

بس كن ديگر بزرگ شدي

برای دلم

گاهي هم دوستي ميشوم مهربان

دستش راميگيرم ...

ميبرمش به باغ رویا



"دلم،از من خسته است" 


[+] نوشته شده توسط داوود در 16:53 | |







عاشقتم عزیزمی



تو را من دوست میدارم 

نه قدر آب دریاها 

که روزی خشک گردند شوند بیچاره ماهیها .... 

تو را من دوست میدارم 

نه قدر غنچه و گلها 

که روزی خشک گردند برآرند آهی از دلها ... 

تو را من دوست میدارم 

به قدر کهکشان و ماه انجمها 

که جاویدان بماند عشق من تا بودن آنها ....

 


[+] نوشته شده توسط داوود در 14:51 | |







ددددوووووووستتتتت دارمم

ای عشق واقعی 

چگونه ستایشت کنم در حالی که قلبت از محبت بی نیاز است 

چگونه ببوسمت وقتی که عشقت در وجودم جاری میشود 

بگزار نامت را تکرار کنم نامت زیباست دلنشین است 

چه داشته ای که اینگونه مرا طلسم کرده ای 

من اینگونه نبودم تو عشق را با من آشنا کردی 

تو هوای دلم را با طراوت کردی 

زمانی که با تو هستم به آسمان به بیکران برواز میکنم 

پس بدان دوستت دارم گرچه پایان راه را نمیدانم   


[+] نوشته شده توسط داوود در 14:48 | |







دل تنگتم



امشب دلم بدجوری گرفته ، آنقدر که دوست ندارم فردا را ببینم 

دوست دارم همه چیز در همین شب خلاصه بشه
 
سالهاست که انتظار می کشم فقط انتظار... 
شاید سهم من از این دنیا فقط انتظار است 
انتظار داشتن یک قلب 
همه جا سکوت است فقط صدای قلبم است که ایا تو می شنوی؟ 
نمی دانم شاید صدای قلبم برایت تکراری شده 
دیگر چیزی از من باقی نمانده 
برس بدادم چون صدای شکستن خود را می شنوم 
خدایا چرا حق من از این دنیا یک قلب مهربون نیست 
شاید من لیاقت آن را ندارم 
خدایا عاجزانه از تو میخواهم مهر من را در دل آن قلب مهربون بیفکن 

 


[+] نوشته شده توسط داوود در 14:44 | |







میخواهمت

چشمانت رابراي زندگي مي خواهم 
اسمت را براي دلخوشي مي خوانم 
دلت را براي عاشقي مي خواهم 
صدايت را براي شادابي مي شنوم 
دستت را براي نوازش 
پايت را براي همراهي مي خواهم 
عطرت را براي مستي مي بويم 
خيالت را براي پرواز مي خواهم 
و خودت را نيز براي پرستش   


[+] نوشته شده توسط داوود در 14:41 | |







عاشقانه دوست دارم همسرم


منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم
 
در چشمانت خیره شوم 
 

دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم


منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم 
سر روی شونه هایت بگذارم 
از عشق تو.....از داشتن تو... 
 

اشک شوق ریزم


منتظر لحظه یی مقدس که تو را در آغوش بگیرم 
بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم 
وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم 

 

آری , عاشقانه دوستت دارم همسرم

 


[+] نوشته شده توسط داوود در 14:38 | |







دوست دارم

دلت گرفته؟ 
می فهمم 
هر چیزی می خوای به عشقت بگی بگو 
فقط
 
ازش اسم نبر 
مهم 
حرف دلته 
گاهی وقت ها نوشتن راحت تره
   


[+] نوشته شده توسط داوود در 14:34 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد